آیا هنوز علت درونگرایی را نمیدانید؟
وقتی جملهی «علت درونگرایی چیست» را در «گوگل» جستجو کردم و مقالههای فارسی صفحهی اول نتایج جستجو را در تاریخِ نزدیک به زمان نگارش این مقاله خواندم، متوجه شدم که علت درونگرایی، فقط مادرزادی قید شده است و از جنبهی بیان علت درونگرایی چیزی اضافه بر این وجود نداشت!
پس لطفاً با وبسایت مدیر شاد همراه باشید تا از قول منابع و نویسندگان معتبرتر جهانی در مورد علت درونگرایی بیشتر بدانیم.
به پشت پردهی علت درونگرایی خوشآمدید!
سوال این است: آیا درونگراها با همین ویژگی به دنیا میآیند یا طی سالهای رشدشان تبدیل به افرادی درونگرا میشوند؟ یا اینکه ترکیبی از این دو عامل باعث درونگرایی آنها میشود؟
پاسخ در اغلب منابع جدید این است: علت درونگرایی، هم، مادرزادی است و هم به شرایط محیط بستگی دارد. یک فرد درونگرا با چنین مزاجی متولد میشود ولی این رفتار والدین و طرز پرورش آنهاست که این مزاج را شکل میدهد.
یکی از مدافعان این حقیقت، روانپزشک و نویسندهی مشهورِ موضوع درونگرایی، دکتر «مارتی اولسون لئینی» (Marti Olsen Laney) است که در یکی از چند کتاب خود به نام «هدیههای پنهان کودک درونگرا» (The Hidden Gifts of the Introverted Child) این موضوع را ثابت کرده است.
او میگوید با بررسی ژنتیک و سوابق فامیلی درونگراها مشخص شده که نقش مادرزادیِ درونگرایی و برونگرایی حقیقت دارد. همچنین این روانپزشک، نشان میدهد که بهطورکلی خاصیت درونگرایی و برونگرایی، خصلتهایی قابل تواری هستند؛ یعنی میتوانند در نسلهای مختلفِ یک فرد پراکنده و مخفی شده و گاه در یکی از افراد آن نسل بهطور چشمگیرتر دیده شوند.
علاوه بر موارد فوق، نحوهی پرورش افراد و عوامل محیط میتواند این خصلت درونگرایی را تا حدی ضعیفتر یا قویتر کند.
توجه داشته باشید که گفتههای فوق، تخمینهای خانم لئینی نیستند بلکه شواهد و آزمایشهای عصبشناسی زیادی در اثبات این مطلب در کتابهای مختلف وی و ازجمله کتابی که به آن اشاره کردم؛ وجود دارد.
من جزئیات بیشتری از یافتههای جالب این روانپزشک را برایتان شرح میدهم.
علت درونگرایی ازنظر ژنتیک
به اعتقاد دکتر لئینی، علت ژنتیکیِ درونگرایی در بیوشیمی انسان و فرد درونگرا نهفته است.
مغز انسان دارای ترکیبی بیش از ۶۰ نوع انتقالدهندهی عصبی است که در حقیقت از مواد شیمیایی طبیعی تشکیل شدهاند. هرچند این انتقالدهندههای عصبی در تمام انسانها به میزان زیادی، شبیه به هم هستند ولی درعینحال در هر انسانی تفاوتهای کوچکی نیز دارند که همان هویت شخصی ماست و از بدو تولد در ما وجود دارند. ویژگی برونگرایی یا درونگرایی نیز در کنار صدها ویژگی دیگر در همین مواد شیمیایی طبیعی و انتقالدهندههای عصبی هستند.
دکتر لئینی توضیح میدهد که این ویژگیِ درونگرا یا برونگرا بودن آنقدر قوی است که از همان لحظهی تولد، علائم خود را در نوزاد نشان میدهد و در اکثر موارد در چهارماهگی، درونگرا یا برونگرا بودن انسان بهطور قطعی دیده میشود!
یکی از قویترین مواد بیوشیمی ازایندست، «دوپامین» (Dopamine) نام دارد که جهت بهبود عملکرد اجتماعی، افزایش اطمینان و اعتمادبهنفس نیز نقش مهمی در مغز ایفا میکند.
یکی از تفاوتهای مهم بیولوژیک درونگراها و برونگراها این است که مغز درونگراها از مادهی دوپامین، تأثیر کمتری میپذیرد؛ پس اکنون به ریشهی علمیِ علت درونگرایی و برونگرایی پی بردیم.
میزان درونگرایی یا برونگرایی ثابت نیست
طبق شواهد و بررسیهای ارائه شده توسط دکتر مارتی اولسون لئینی، این نکته مشخص شده که میزان درونگرایی و برونگرایی افراد چیزی نیست که از بدو تولد برای همیشه ثابت باشد بلکه این ویژگیها و ازجمله درونگرایی، برحسب شرایطِ محیط و نوع پرورش افراد میتواند تا حدی کمتر با بیشتر شود.
در حقیقت، ذهن هر درونگرا دو نقطهی قطعیِ حداقل و حداکثر درونگرایی را دارد که شرایط محیط و نوع پرورش او تعیین میکند که میزان درونگراییاش در کجای این دو نقطهی حداقل و حداکثر قرار بگیرد. همین موضوع در مورد برونگراها نیز صادق است.
دو نقطهی حداقل و حداکثرِ درونگرایی/ برونگرایی، «نقطههای معیار» (set points) خوانده میشوند. برای روشنتر شدن موضوع مثالی میزنم.
فرض کنید که درجهی یک ترموستات برای نشان دادن ۱۰ تا ۵۰ درجهی سانتیگراد ساخته شده باشد. این دو عدد؛ نقطههای معیار این ترموستات هستند و به نسبت گرمی یا سردی هوا، درجهی ترموستات بین ۱۰ تا ۵۰ درجه قرار خواهد گرفت.
مغز هر انسانی نیز دو نقطهی حداقل و حداکثر درونگرایی یا برونگرایی دارد که حدفاصل این دو نقطه را شرایط محیط تعیین میکند ولی مغز هیچ انسانی مانند ترموستاتی که مثال زدم؛ نمیتواند به آنسوی دو نقطهی حداقل و حداکثرِ معیاری که دارد برود زیرا این دو نقطه عامل ژنتیکی دارند.
موضوع دیگری که میخواهم در بین آموزههای دکتر لئینی توجه شما را به آن جلب کنم تفاوت خود درونگراها با یکدیگر است. چون نقطههای معیار برونگرایی و درونگرایی انسانها و نیز شرایط محیطی آنها بسیار متفاوت است. لذا دو درونگرا یا دو برونگرا میتوانند بسیار از هم متفاوت باشند.
با توجه به مواردی که تحت عنوان علت درونگرایی به بررسی آنها ازنظر دکتر مارتی اولسون لئینی پرداختیم موضوع مهم دیگری که میتواند توجه ما را به خود جلب کند اهمیت تأثیر شرایط محیط در تعیین میزان درونگرایی و برونگرایی است که شرح آنها به مقالههای آتی اختصاص دارد.
جمعبندی علت درونگرایی
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که درونگرایی و برونگرایی از تفاوتهای جزئی مواد بیوشیمیِ انتقالدهندهی عصبی انسان که بیش از ۶۰ نوع هستند؛ حاصل میشوند.
مغز افراد درونگرا نسبت به افراد برونگرا از مادهی دوپامین که در حس اعتمادبهنفس و عملکرد اجتماعی تأثیر بسزایی دارد کمتر تحریک میشود و این موضوع، علت درونگرایی از نظرگاه بیوشیمی است.
درونگرایی و برونگرایی حالت ژنتیکی دارند ولی در هر انسان دو نقطهی معیارِ حداکثر و حداقل درونگرایی و یا برونگرایی وجود دارد که شرایط محیط و نوع پرورش او تعیین میکند که میزان درونگرایی و یا برونگرایی آن فرد در کجایِ بین این دو نقطهی حداقلی و حداکثری قرار بگیرد.
در پایان میخواهم بدانید بسیار خوشحال خواهم شد که نظر شما را نیز در مورد علت درونگرایی بخوانم.
درود
من شدیدا درونگراهستم و هرگاه به گذشته فکرمیکنم و با اکنون خوی خودم را مقایسه میکنم می بینم که اطرافیان و محیط پیرامون از من یک درونگرا ساخته اند
البته ((کاملا با افسردگی تفاوت دارد))
باسلام
بله بنظر من این تحقیقات کاملا درست است ولی یک موضوع و جود دارد که تا کنون از چشم کلیه پزشکان ومحققان این حیطه مخفی مانده است. کاملا دقت کنید این یک نظریه نیست یک انفجار علمی است.
((((( علت اصلی درونگرایی نوع رفتار جنسی است که از بدو تولد تا هنگام ازدواج شخص با آن روبرو می شود .ارضا ی طبیعی یا غیر طبیعی))))
کل مطلب همین است