چند سوءتفاهم در مورد افراد درونگرا

0 4,190

چند سوءتفاهم در مورد افراد درونگرا

ویژگی‌های افراد درونگرا

اعتماد به نفس در افراد درونگرا موضوعی متفاوت است و یکسان انگاشتن افراد درونگرا با اشخاص افسرده یا خجالتی، برداشتی غلط از مفهوم درونگرایی به شمار می‌رود.

افراد درونگرا با انسان‌های خجالتی یا افسرده تفاوت زیادی دارند.

ابتدا باید بدانیم در حالت عادی هیچ‌کس درونگرا یا برونگرای مطلق نیست. طبق نظریه‌ی روانشناس و فیزیولوژیست مشهور، «هانس آیزنگ» T(Hans Eysenck) درونگرایی و برونگرایی حالت نسبی دارد و با وقایع خارجی زندگی انسان‌ها مرتبط است.

انسان در شرایط مناسب دارای حدی نسبتاً متعادل در رفتارهای درونگرایانه و برونگرایانه است و طبق شرایط زندگی خود امکان دارد بیشتر به‌سوی درونگرایی و یا برونگرایی متمایل شود.

به‌طورکلی علاوه بر این‌که در مباحث روانشناسی، تفاوت‌هایی در تعریف درونگرایی وجود دارد؛ متأسفانه کلمه‌ی درونگرایی در نزد عامه‌ی مردم تا حد زیادی بار منفی گرفته و به معنای منزوی و ساکت بودن است.

لذا من با اصطلاح درمان درونگرایی که مدت‌هاست به‌غلط در برخی وب‌سایت‌ها رایج شده از اساس مخالفم مگر این‌که موضوع مربوط به درونگرایی افراطی باشد.

درونگرایی افراطی در قالب بیماری «اسکیزوفرونی» (Schizophrenia) و برونگرایی افراطی در قالب بیماری «هیستری» (Hysteria) خود را نشان می‌دهد.

درونگرایی بهتر است یا برونگرایی؟!

این‌که شخصیت درونگرا بهتر است یا برونگرا از اساس، بحث غلطی است و هریک جایگاه و نقاط ضعف و قوت خود را دارا هستند اما چیزی که مسلم است هم درونگرایی افراطی و هم برونگرایی افراطی مضر و خطرناک است.

می‌خواهم در اینجا نکته‌ی مهمی را به شما گوشزد کنم. سال‌هاست به ما گفته می‌شود افراد برونگرا برای کار در قسمت فروش مناسب‌ترند یا افراد درونگرا برای شغل‌هایی با میزان تعامل کم‌تر بهترند.

من فکر می‌کنم که این تقسیم‌بندی که مربوط به شرایط قرن بیستم بود تا حدی باید تغییر کرده باشد و در عصر دیجیتال و در قرن بیست‌ویک در حال عوض شدن است؛ چون شما چه فردی درونگرا باشید و چه برونگرا می‌توانید در هر شغلی بخشی را بیابید که مناسب فعالیت برونگرایانه و یا درونگرایانه باشد.

مثلاً در حال حاضر در فروش از نوع فیزیکی، شخص برونگرا موفق‌تر است و در شغلی مانند تحقیق و نگارش، فرد درونگرا موفق‌تر خواهد بود ولی در مورد فروش اینترنتی چطور؟ شاید در فروش اینترنتی شخص درونگرا بهتر از شخص برونگرا عمل کند!
حتی در میان دوستان خودم کسانی را می‌شناسم که با وجود درونگرایی، بواسطه تمرین، مطالعه و آموزش و همچنین گفتگوهای درونی، در حیطه فروش رودررو از خیلی از دوستان برونگرایم هم موفق‌تر عمل می‌کند.

در نظرسنجی و تحقیق بازار، (در حالت تحقیق میدانی) شاید اشخاص برونگرا بهتر از افراد درونگرا نتیجه بگیرند ولی شاید افراد درونگرا همین تحقیق را در حالت نظرسنجی‌های اینترنتی و الکترونیکی، بهتر انجام دهند.

متوجه باشید که مرزهای شغلی مانند آنچه در قرن بیستم پنداشته می‌شد برای افراد درونگرا و برونگرا ثابت نیست و تا حدی تغییر کرده است و این دو در زمانه‌ی ما با خطوط کاملاً مشخصی از هم جدا نمی‌شوند البته منکر مناسبت کلیِ برخی شغل‌ها برای هریک از این دو گروه شخصیتی نیستم.

ویژگی‌های افراد درونگرا

در مورد ویژگی‌های افراد درونگرا و برونگرا مقالات و کتاب‌های چاپی و دیجیتالی زیادی وجود دارد و من قصد ندارم دراین‌باره دست به تکرار مکررات بزنم ولی مجبورم به خاطر موضوع مقاله، فشرده‌ای از ویژگی‌های درونگرایی و افراد درونگرا را ذکر کنم.

اعتماد به نفس افراد درونگرادر درون‌گرایی (introversion) بیشترِ تصمیم‌ها و اعمال فرد؛ ناشی از ارزیابی ذهنی اوست و نه عوامل خارجی ولی در برون‌گرایی (Extraversion) اعمال شخص، ناشی از ارزیابی ذهنی او نیست بلکه براثر امور، مناسبات و عوامل خارجی است؛ بنابراین فرد برونگرا انرژی خود را از محیط بیرونی و از دیگران می‌گیرد ولی فرد درونگرا انرژی‌اش درونی و متکی‌به‌خود است. مورد فوق؛ بارزترین تفاوت‌های شخصیت درونگرا و برونگرا است.

از جنبه‌ی ویژگی‌های رفتاری، افراد درونگرا از وجود جمعیت دچار استرس می‌شوند و تمایل چندانی برای شناختن افراد جدید ندارند و هرچند می‌توانند سخنرانی عالی باشند ولی در گپ و گفت‌های متفرقه شاید چندان خوب عمل نکنند.

فرد درونگرا از مصاحبه کردن لذت نمی‌برد اما برخی اوقات رفاقت خوبی با افراد برونگرا دارد. دیر اعتماد کردن و وفاداری از خصوصیات دیگر یک فرد درون‌گرا به شمار می‌رود.

وقتی یک درونگرا در جلسه‌ای شرکت می‌کند؛ مواردی همچون لزوم مؤدب بودن و حفظ حرمت بزرگ‌ترها، ترس از سخن اشتباه گفتن و یا این فکر که حرفی برای اضافه کردن باقی نمانده؛ باعث می‌شود که یا کم حرف بزند یا اصلاً حرف نزند و درنتیجه موردتوجه قرار نگیرد.

گاهی یک درون‌گرا دلش می‌خواهد کاری انجام ندهد و یا تا دقیقه‌ی ۹۰ در اتخاذ تصمیم یا پاسخ دادن صبر کند. فرد درون‌گرا به معقول عمل کردن تمایل دارد و می‌داند چه می‌خواهد و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند. چنین شخصی می‌تواند به نویسندگی و نوشتن نیز علاقه‌مند باشد.

طرز تشخیص فرد درونگرا از شخص خجالتی!

افراد درونگرااگر به شما بگویم که تشابه افراد خجالتی با افراد برونگرا بیشتر از تشابه آن‌ها با افراد درونگرا است حتماً با من مخالفت خواهید کرد!

ولی این گفته که در اصل، نظر برخی روانشناسان ازجمله «براندو کاردوسی» است کاملاً صحت دارد؛ چون شخص ِخجالتی دلش می‌خواهد در جمع باشد ولی ابزارهای رفتاریِ مناسب این کار را در اختیار ندارد و همین‌که چنین ابزارهایی را صاحب شد به یک فرد برونگرا تبدیل می‌شود ولی شخص درونگرا فقط علاقه‌ی خاصی به حضور در جمع ندارد.

اگر می‌خواهید بدانید که فردی خجالتی است یا درونگرا به عکس‌العملی که در مقابل دعوت به مکان یا جلسه یا یک مهمانی مهم از او می‌شود دقت کنید.

فرد درونگرا فقط می‌خواهد ببیند چطور می‌تواند از این معرکه خلاص شود و نگران نیست ولی شخص خجالتی نگران می‌شود چون دوست دارد که در آنجا حضور داشته باشد ولی می‌ترسد.

راه دیگر برای تشخیص یک فرد خجالتی از شخص درونگرا موضوع علاقه‌ی او به تعامل و همکاری است.

شخص درونگرا در امر تعامل و همکاری در موضوعی که می‌خواهد آن را انجام دهد؛ مشکلی ندارد ولی فرد خجالتی در این مورد نیز با مشکلاتی مواجه است.

یک درونگرا از حرف زدن بدش نمی‌آید اما از پرحرفی و بیهوده‌گویی متنفر است. گاهی او به خاطر درستی و برخورد صریح خود متهم به رفتار خشن می‌شود و اغلب تصور می‌شود که یک فرد درونگرا مردم را دوست ندارد. تمام این تصورات غلط است.

یک درونگرا به شیوه‌ی خودش از زندگی لذت می‌برد، مثلاً او از رفتن به مکان‌های عمومی بدش نمی‌آید اما از این‌که مدتی طولانی در چنین مکان‌هایی بماند، بیزار است.

علت بیشتر تصورات غلط در مورد درونگرایان این است که یک فرد درونگرا از مردم پیروی نمی‌کند و به شیوه‌های درونی خودش پایبند است و به همین خاطر در اغلب موارد، هنجارها را نیز به چالش می‌کشد.

تمام این توضیحات بیان این مطلب بود که چیزی که ما به‌عنوان کمبود اعتماد به نفس در درونگراها می‌بینیم در حقیقت ناشی از اشتباه گرفتن اعتماد به نفس واقعی با اعتماد به نفس کاذب است که این روزها در بیشتر جوامع به‌غلط جا افتاده است.
وقتی از اعتماد به نفس درونگراها صحبت می‌کنم منظورم این نیست که می‌خواهم یک فرد درونگرا را تبدیل به یک فرد برونگرا کنم، چون درونگرایی برخلاف خجالتی یا افسرده بودن با سرشت فرد آمیخته است.

من طی سلسله مقاله‌هایی به افراد درونگرا کمک خواهم کرد که ضمن حفظ سرشت اصلی خود از تکنیک‌هایی استفاده کنند که در جامعه در برابر افرادی که اعتماد به نفس کاذب دارند، کم نیاورند! چون مشکل بیشتر درونگراها عدم ابراز اعتماد به نفس است و نه نداشتن آن و اگر هم دچار کمبود اعتماد به نفس می‌شوند به خاطر برداشت‌های غلط دیگران از رفتار ذاتی آن‌ها و عکس‌العمل‌های منفی آن‌هاست.

این مقاله پیش‌درآمدی بود برای ورود به بحث اصلیِ ما که هدفش بهبود ابراز یا افزایش اعتماد به نفس برای افراد درونگرا است. بسیار مایلم نظر شما در مورد برداشتی که از مفهوم درونگرایی دارید را در بخش نظرات بخوانم.

برخی منابع:
lifehack.org
fastcompany.com
کتاب «قدرت درون‌گرایی» اثر: «لورا هل‌گو»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.