قانون مورفی چیست و چه کاربردی در زندگی شما دارد؟

0 2,247

از صفر تا صدِ قانون مورفی (Murphy’s Law)

در این مقاله قانون مورفی (Murphy’s Law) با هدف ارزیابی درستی یا نادرستی آن و استفاده از این قانون در زندگی روزمره جهت رسیدن سریع‌تر به موفقیت مورد بررسی قرار گرفته است. با وب‌سایت مدیرشاد همراه باشید.

قانون مورفی چیستتاریخچه‌ی قانون مورفی

ابتدا بهتر است متن اصلی قانون مورفی را بدانیم. این قانون می‌گوید: «کارها می‌توانند درست پیش نروند و این اتفاق خواهد افتاد.»

این قانون توسط یک مهندس نیروی هوایی به نام «ادوارد مورفی» در سال ۱۹۴۹ مطرح شد. او در اجرای یک پروژه‌ی نیروی هوایی در مورد واگن موشکی با دوست و همسایه‌ی سابقش دکتر «جان پاول استَپ» (John Paul Stapp) شرکت داشت.

طبق برخی روایت‌ها، ادوارد مورفی یک روز متوجه اشتباه کابل‌کشی دستیارش در یکی از مبدل‌های الکترونیکی دستگاه اندازه‌گیری خود شد و با ناراحتی گفت: «اگر فقط یک راه برای اشتباه کار کردن وجود داشته باشد دستیارم همان یک راهِ اشتباه را پیدا و اجرا می‌کند!»

آزمایش مورفی شکست خورد و او از پروژه خارج شد و این جمله با حالت تمسخر در بین افرادِ درگیر در پروژه باقی ماند.

طبق برخی روایت‌های موجود، مهندس پیمانکار، زمانی که فهرستی از ویژگی‌ها و قوانین آن پروژه را تنظیم می‌کرد این موضوع را شنید و آن را تحت عنوان «قانون مورفی» (تا حدی به خاطر تمسخر مورفی که چرا به خاطر یک شکست، پروژه را ترک کرده) نام‌گذاری کرد.

در مرحله‌ی بعد، این موضوع توسط دوست وی، دکتر جان پاول استَپ مشهور شد. او در یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی در مورد همان پروژه‌ی نیروی هوایی گفت که معتقد است برای انجام دقیق‌تر پروژه‌ها و گرفتن نتیجه‌ی بهتر از کارها باید قانون مورفی را در نظر داشته باشیم و امنیت و درستی انجام هر کاری را با توجه به این قانون تأمین کنیم.

قانون مورفی چیست؟

گفتیم که قانون مورفی می‌گوید: «کارها می‌توانند درست پیش نروند و این اتفاق خواهد افتاد.» این قانون را به این شکل نیز بیان می‌کنند: «هر خطای احتمالی، رخ خواهد داد.»

این قانون، مثال‌هایی در اکثر زمینه‌ها دارد که به‌مرور زمان گفته شده‌اند. برخی از این مثال‌ها را برایتان ذکر می‌کنیم البته ذکر موارد مرتبط با قانون مورفی به معنای تأیید آن‌ها از جانب وب‌سایت مدیرشاد نیست.

از نظر ما این زیرمجموعه‌ها در حد احتمالات هستند اما به‌هرحال می‌توانند اتفاق بیفتند:

نمونه‌های عمومی قانون مورفی

ویژگی‌های قانون مورفیاتفاق بد در بدترین زمان روی خواهد داد

  • اگر امکان وقوع مشکل در مورد چند موضوع وجود داشته باشد از بین آن‌ها بزرگ‌ترین مشکل روی خواهد داد
  • اگر امکان وقوع چند مشکل وجود داشته باشد همه‌ی آن‌ها باهم اتفاق خواهند افتاد
  • اگر امکان اشتباه وجود نداشته باشد باز هم اشتباه رخ خواهد داد
  • اگر دیدید که در مورد کاری همه چیز مرتب پیش می‌رود مشخص است که چیزی را از قلم انداخته یا متوجه آن نشده‌اید
  • هیچ چیز به‌اندازه‌ی ظاهرش ساده نیست
  • هر وقت شروع به کاری کنید، متوجه می‌شوید که ابتدا باید کار دیگری در رابطه با آن انجام دهید
  • هر راه حل باعث به وجود آمدن مشکل یا سؤال جدیدی می‌شود
  • چیزی که در حال سقوط است به‌جایی سقوط خواهد کرد که بیشترین خسارت را در پی داشته باشد
  • چیزی را که گم کرده‌اید در جایی که قبلاً گشته‌اید؛ پیدا خواهید کرد
  • تعمیرِ هر چیزی بیشتر از مدتی که فکر می‌کنید وقت و هزینه خواهد برد
  • هر چیزی که در حمام از دستمان بیفتد به توالت حمام خواهد افتاد
  • بهترین ضربه‌های گلفِ شما وقتی زده می‌شوند که دارید تنها بازی می‌کنید
  • فکرهای فوق‌العاده یادآوری نمی‌شوند و افکار احمقانه فراموش نمی‌شوند
  • کارهایی که امکان انجامش را دارید انجام نمی‌دهید
  • شدت ترافیک با دیر کردن شما نسبت معکوس دارد
  • اگر قانون مورفی را رعایت کنید آن وقت عملی نمی‌شود!

قانون مورفی و عشق و ازدواج

  • میزان دوست داشته شدن شما از طرف فرد یا افراد با میزانی که شما آن‌ها را دوست دارید؛ نسبت معکوس دارد
  • پول نمی‌تواند عشق را بخرد اما برای فرد فرصت یک بازاریابی عالی را فراهم می‌کند
  • به‌محض این‌که به کسی علاقه‌مند شوید یکی از این موضوع باخبر خواهد شد
  • اگر در انتخاب بین دو نفر مردد شوید، نفرِ اشتباه را انتخاب خواهید کرد
  • شما و بهترین دوستتان در یک لحظه مورد توجه فردی از جنس مخالف قرار خواهید گرفت
  • انتخاب‌های خوب در ازدواج مانند جای پارک هستند، فوراً گرفته می‌شوند.

قانون مورفی و تجارت

  • ۱۰ درصد از آخرِ هر پروژه‌ای تا ۹۰ درصد از زمان آن پروژه را به خود اختصاص می‌دهد
  • برای گرفتن وام، اول باید برای چیزی که به آن احتیاج ندارید دلیل و مدرک بیاورید
  • وقتی مدیران در مورد افزایش بهره‌وری سخن می‌گویند در مورد خودشان حرف نخواهند زد
  • تا زمان اخراج نفر بعدی، هر کسی که از کار اخراج شود یا استعفا دهد؛ مسئول اکثر نواقص شناخته خواهد شد
  • بیشترین تخصص شما در کاری خواهد بود که کم‌ترین علاقه را به آن دارید
  • اگر قوانین کار کاملاً رعایت شوند، کار تمام نخواهد شد
  • هر قدر کار کنید باز به‌قدر کافی کار نکرده‌اید
  • هر کس یک برنامه‌ی به درد نخور برای ثروتمند شدن دارد
  • تا وقتی به چیزی احتیاج ندارید همیشه در دسترس است؛ تا احتیاج پیدا می‌کنید؛ هیچ اثری از آن نیست
  • در یک شبانه‌روز مثلاً فقط پنج نفر مشتری به مغازه می‌آیند؛ آن هم همه باهم
  • هر چیزی را که پس از مدتی طولانی و با قیمتی گران خریده باشید پس از مدتی در جایی دیگر با قیمتی ارزان‌تر خواهید دید
  • بزرگی و جدی بودن مشکلِ پیش آمده در فروش یا پشتیبانی، با فاصله‌ای که از دفتر یا فردِ پشتیبانی‌کننده دارید نسبت معکوس دارد؛ هرچقدر از آنجا دورتر باشید مشکل بزرگ‌تر خواهد بود!

قانون مورفی تا چه حد واقعیت دارد؟

با بررسی همه‌جانبه‌ترِ قانون مورفی می‌توان به نتایج مختلفی رسید. برخی آن را دروغ یا تلقین می‌دانند و برخی دیگر، راست و عده‌ای نیز آن را نوعی سخن بامزه می‌پندارند که شاید بعضی اوقات درست از آب دربیاید ولی ما در این مقاله سعی می‌کنیم منطقی‌ترین و مستندترین موارد را درباره‌ی واقعیت داشتن یا نداشتن قانون مورفی بیان کنیم:

بیشتر افراد از مضمون اصلی قانون مورفی مبنی بر این‌که: «کارها می‌توانند درست پیش نروند و این اتفاق خواهد افتاد»، کمابیش تجربه‌هایی دارند.

خیلی اوقات وقتی که عجله داریم می‌بینیم که ترافیک به‌طور غیرمنتظره‌ای زیادتر شده است ولی شاید بخشی از این زیاد بودن ترافیک به خاطر عجله داشتن ما و ناشی از افزایش حساسیت و دقت ما نسبت به ترافیک است که برایمان در شکل زیاد شدن ترافیک جلوه می‌کند! به‌عبارت‌دیگر چون شتاب داریم؛ جزئیات ترافیک را بیشتر می‌بینیم و درک می‌کنیم.

با این حال به نظر می‌رسد که گاهی قانون مورفی اتفاق می‌افتد. به‌طور مثال بروز چند بدبیاریِ پشت سر هم برای شخص یا اشخاص بدون هیچ دلیل خاصی بارها روی داده است؛ پس نمی‌توان به‌طور کلی منکر وجود قانون مورفی شد.

دانستن قانون مورفی چه سودی دارد؟

  • آگاهی از قانون مورفی می‌تواند موجب برنامه‌ریزی دقیق‌تر برای هر کاری که قصد انجامش را دارید و تقویت واقع‌نگری و آینده‌نگریِ توأمانِ شما شود. به این ترتیب دیگر نه تنها هیچ کاری را به بخت و اقبال واگذار نخواهید کرد، بلکه برنامه‌ها و نقشه‌های پیشگیری‌کننده برای اتفاقات غیرمترقبه نیز خواهید داشت
  • برخی از ما استعداد عجیبی در بدشانس دانستن خود داریم و هر اتفاق بدی را مخصوصِ خودمان می‌دانیم.

اطلاع داشتن از قانون مورفی باعث خواهد شد که از قبل متوجه باشیم که گاهی بدون هیچ دلیل مشخصی یک یا چند اتفاق بد برای هر انسانی می‌تواند روی دهد. آگاهی از این موضوع تا حدی موجب تقویت روحیه و اراده‌ی ما خواهد شد.

در پایان پیشنهاد می‌کنیم که به‌هیچ‌وجه از قانون مورفی برداشت منفی نکنید به‌طور مثال، نگویید که چون حتماً اتفاقات بد خواهند افتاد پس چه فایده‌ای دارد که من فلان تلاش را بکنم.

برخی از محققان معتقدند که نوع فرکانس مثبت یا منفی بودنِ احساسات شخص نیز در بروز یا عدم بروز قانون مورفی مؤثر است و به عبارت دیگر فرکانس منفیِ افراد است که قانون مورفی را به حرکت در می‌آورد؛ ضمن این‌که نکته‌ای که کمتر به آن اشاره می‌شود وقوع خوش‌شانسی‌ها و یا اتفاقات خوبِ هم‌زمان در زندگی افراد است که متأسفانه کمتر نوشته و گفته شده است.

جمع‌بندی: از قانون مورفی برای واقع نگری و آینده‌نگری استفاده کرده و سعی کنید همواره با فکر و نظر مثبت، این قانون را به مجموعه‌ای از رویدادهای خوب که برایتان اتفاق خواهند افتاد؛ تبدیل کنید.

منبع (ترجمه و تلخیص):

http://www.murphys-laws.com/

https://people.howstuffworks.com/murphys-law.htm

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.